ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

ترانه قشنگ زندگی ما

نی نی گلم ناز دختره یا گل پسر

سلام سلام صد تا سلام به عزیز دلم و نی نی گلم از کجا شروع کنم تا برسم به اصل مطلب جونم واست بگه که روز 24 آذر بود که طبق دستور دکتر با بابایی رفتیم بیمارستان طوس پیش دکتر دربندی برای انجام سونوی NT که از سلامتی نی نی گلمون مطمئن شیم وووو این اولین ملاقات ما باهم بود.  تازه من توی سونوی اول صدای قلب کوشولو و نازنینت و شنیده بودم ولی بابایی نه...تازه از قبلش هم من کلی استرس گرفته بودم بیخودی که نکنه خدای نکرده مشکلی پیش اومده باشه توی این یه ماهه که از سونوی قبلی میگذشت...    خلاصه ما با کلی استرس و یه دنیا هیجان رفتیم توی اتاق سونوگرافی..من و بابایی زل زده بودیم به مانیتور که زودتر روی ماهتو ببینیم که تو ب...
20 دی 1390

پیشچه و پرهام

سلااااااااام به عزیز دلم... جون دلم برات بگه که: من و شما و بابایی روز 4شنبه هفته پیش سه تایی راه افتادیم رفتیم کرمانشاه دیدن پسر دایی نازت پرهام که تازه 5/1 ماهشه و تا الان ندیده بودیمش... خییییلی سفر خوبی بود.پرهام هم خیلی پسر خوب و ناز و آرومی بود.از بس که ذوق کرده بود که دورش شلوغ شده و باهاش بازی میکردیم نمیخوابید اصلا.بالاخره ما هم بهش ترفند زدیم و 5شنبه بردیمش حموم.طفلکی بعد از حموم بیهوش شد و 4 ساعت خوابید.مامان مهوش می گفت خوب نگاهش کنین که نی نی شما هم آروم بشه. گفتم پیشچه ما خیلی گل و آرومه عزیییییییزم اصلا مامانی رو اذیت نکرده تا حالا قربونش برم کی بشه بیای بغلم عزیزم.اونجا دل من و بابایی بیشتر هواتو کر...
12 دی 1390

اولین برف زمستانی

عزیز دل مامانی سلام مامانی امروز صبح که از خواب بیدار شد دید روی گوشیش داره برف میباره چه خوشمل...دوید و بیرون و نیگا کرد دید بببببببببله برف! عجب برف قشنگی خلاصه کلی با هم دیگه ذوق کردیم. امسال البته برف پاییزی زیاد دیده بودیم با هم.این از نوع زمستونیش بود. خوب بخور و خوب بخواب و زود زود بزگ شو و بیا پیشمون که خییییییییلی منتظرتیم عزیزدلم. هواااااارتا بوس گنده ...
6 دی 1390

اولین دست نوشته

سلام به عزیز دل مامانی. این اولین مطلبیه که از وقتی اومدی تودلم دارم مینویسم-اینقده حرف دارم واسه گفتن که نمیدونم از کجا شروع کنم. عزیز دلم امروز دقیقا 14 هفته و دو روزته و مامانی و بابایی کلی ذوق دارن برات-تا الان آلبوم عکسات دو تا عکس خوشمل داره از 9 هفتگیو 13 هفتگی ات که هر وقت دلمون تنگ میشه نگاهشون میکنیم. اولین سونوگرافی که خیلی شیرین بود که هم بهم گفتن قلبت تشکیل شده خدا رو شکر و هم صدای قلب نازنین تو شنیدم.قبلش خیییییلی استرس داشتم ولی خیالم حسابی راحت شد. دومین سونوگرافی هم که سلامتیت رو چک کردن و مهمتر از همه من وبابایی برای اولین بار توی مانیتور دیدیمتو کلی ذوق کردیم وخندیدیم واولین دیییییدارمون بود قربونت برم.خیلی ...
5 دی 1390