اولین آب سیب-کرفس! اولین آب شاتوت-آناناس!
کرمانشاه بودیم و ما خانوما به جز شما البته! تصمیم گرفتیم که بریم استخرو شما و پرهام رو بسپریم به دست های توانمند پدرهای مهربون. بعد از مدت ها حسابی آب تنی کردیم و خوش گذروندیم و خیال مون هم از بابت نگهداری شما راحت بود.بعد از اینکه برگشتیم داد آقایون بلند بود که...
چرا شیر واسشون نذاشته بودین و گرسنه شون شده بود و از ما که شیر خونه بوده و شما قرار بود توی خونه ازشون نگهداری کنین و قرار به خیابون گردی نبود! القصه این دست پیش گرفتن داستانی داشت که توجیه ش گرسنه بودن شما بود. حالا پرهام که یک سالگی رو رد کرده و همه چی میخوره خدا رو شکر. ولی دخترک من که این همه رعایت چی بخوره و چی نخوره رو می کنم و حسابی حواسم به غذاهای آلرژی زا هست و کلی بابت اینکه خارج از برنامه غذایی من چیزی نخوره حرص خوردم و اعمال نفوذ کردم یه دفعه آب میوه های جدید خورده اونم از نوع تر کیبی!4 تا میوه باهم! حالا سیب و کرفس یه چیزی- چون آب سیب و که میخوردی و کرفس هم قبلا توی سوپت خورده بودی- شاتوت و آناناس رو کجای دلم میذاشتم! ولی خدا رو شکر مشکلی برات پیش نیومده بود و حسابی با طعم های جدیدی که تجربه کرده بودی حال کردی. البته اگه بد خوابیدن شب تو به حساب آب میوه ها نذاریم. نوش جونت عزیزم.