ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

ترانه قشنگ زندگی ما

ادامه خرید سیسمونی

سلام به دختر قشنگم. خوبی عزیز دلم؟ دوباره اون نگرانی های بیخود مادرانه اومده سراغم و چند روزه که بیخودی همش نگران دختر گلم هستم ولی بابایی همش دعوام می کنه که چرا اینقر بیخودی نگرانی؟ منم میگم مادر ه و هزار تا استرس. ولی امروز ایشالا دارم میرم دکتر که صدای قلب نازنینت رو دوباره بشنوم و خیالم راحت شه. نازنازی من دیروز با بابایی رفته بودیم برای ادامه خرید سیسمونی. میخواستیم به مادر جون هم بگیم باهامون بیاد گفتم شاید مجبور باشیم زیاد راه بریم و پا دردش شروع شه.خلاصه سه تایی اول رفتیم ساختمون تیراژه... یک کم طول کشید که مغازه ها باز شن. چند تا اسباب بازی فروشی خیلی خوب داشت که کلی لذت بردیم.البته از اونجایی که خیلی بی تجربه ایم فقط نگاه ...
15 بهمن 1390

و نفخ فیه من روحی: و آنگاه از روح خود در آن دمیدم

سلام به عزیز دلم... عزیزکم این روزها ما منتظر یه مهمون خیلی عزیز و پاک هستیم و من کمی نگرانم.دعا می کنم که وجودم  آماده پذیرایی از این روح پاک باشه.سعی می کنم بیشتر قرآن بخونم و اگه خدا قبول کنه دیشب برای نماز شب بیدار شدم.وای که چه حس قشنگی و چه مسئولیت سنگینی....امروز آخرین روز از ماه صفر و شهادت امام رضا(ع)است و صبح با همدیگه رفته بودیم مجلس روضه.از خدا میخوام که به حق شهید امروز بهترین سرنوشت ها و عاقبت به خیری رو برات مقرر کنه دخترکم.آمین یا رب العالمین. 
4 بهمن 1390

دومین قرار ملاقات

سلام سلام صد تا سلام به دختر گلم... از یک روز فوق العاده برفی و قشنگ ... امروز با نیم ساعت تاخیر به سر کارم رسیدم و الان داشتم آرزو می کردم که ای کاش نیومده بودم امروز چون بارش برف همچنان ادامه داره و گاز هم ظاهرن قعطه و میترسم که سرما بخوریم....بگذریم..   روز دوشنبه قبل من مرخصی گرفتم و با بابایی رفتیم سونوگرافی دکتر اکرمی که میگفتن خیلی بداخلاقه ولی کارش عالیه وقت گرفتیم و حدود 2 ساعت هم معطل شدیم آخرش منشی دکتر گفت ما اینجا فقط سونوی سه بعدی و چهار بعدی داریم و از اونجایی که من نمیخواستم کوشولوم در معرض امواج زیاد قرار بگیره ترجیح دادم سونوگرافی رو اونجا انجام ندم خلاصه زنگ زدم از سونوگرافی قصر که تعریف اون رو هم شنی...
1 بهمن 1390

اسم ناز دخترمون چی باشه؟؟؟!!!!

عزیز دلم اصلا نگران نباش من و بابایی با تلاش و کوشش فراوان در حال انتخاب یه اسم کوتاه با معنی و با تلفظ راحت هستیم که به اسم فامیل ت هم بیاد...به محض اتخاذ تصمیم مناسب شما را هم در جریان قرار خواهیم داد...اگه خودت هم نظری داشتی حتما اعلام کن در زمان مقتضی مورد بررسی قرار خواهد گرفت... (دستور زبان و حال کردی) هزار تا بوس خیلی گنده برای دختر خوشگلم ...
20 دی 1390

نی نی گلم ناز دختره یا گل پسر

سلام سلام صد تا سلام به عزیز دلم و نی نی گلم از کجا شروع کنم تا برسم به اصل مطلب جونم واست بگه که روز 24 آذر بود که طبق دستور دکتر با بابایی رفتیم بیمارستان طوس پیش دکتر دربندی برای انجام سونوی NT که از سلامتی نی نی گلمون مطمئن شیم وووو این اولین ملاقات ما باهم بود.  تازه من توی سونوی اول صدای قلب کوشولو و نازنینت و شنیده بودم ولی بابایی نه...تازه از قبلش هم من کلی استرس گرفته بودم بیخودی که نکنه خدای نکرده مشکلی پیش اومده باشه توی این یه ماهه که از سونوی قبلی میگذشت...    خلاصه ما با کلی استرس و یه دنیا هیجان رفتیم توی اتاق سونوگرافی..من و بابایی زل زده بودیم به مانیتور که زودتر روی ماهتو ببینیم که تو ب...
20 دی 1390

پیشچه و پرهام

سلااااااااام به عزیز دلم... جون دلم برات بگه که: من و شما و بابایی روز 4شنبه هفته پیش سه تایی راه افتادیم رفتیم کرمانشاه دیدن پسر دایی نازت پرهام که تازه 5/1 ماهشه و تا الان ندیده بودیمش... خییییلی سفر خوبی بود.پرهام هم خیلی پسر خوب و ناز و آرومی بود.از بس که ذوق کرده بود که دورش شلوغ شده و باهاش بازی میکردیم نمیخوابید اصلا.بالاخره ما هم بهش ترفند زدیم و 5شنبه بردیمش حموم.طفلکی بعد از حموم بیهوش شد و 4 ساعت خوابید.مامان مهوش می گفت خوب نگاهش کنین که نی نی شما هم آروم بشه. گفتم پیشچه ما خیلی گل و آرومه عزیییییییزم اصلا مامانی رو اذیت نکرده تا حالا قربونش برم کی بشه بیای بغلم عزیزم.اونجا دل من و بابایی بیشتر هواتو کر...
12 دی 1390

اولین برف زمستانی

عزیز دل مامانی سلام مامانی امروز صبح که از خواب بیدار شد دید روی گوشیش داره برف میباره چه خوشمل...دوید و بیرون و نیگا کرد دید بببببببببله برف! عجب برف قشنگی خلاصه کلی با هم دیگه ذوق کردیم. امسال البته برف پاییزی زیاد دیده بودیم با هم.این از نوع زمستونیش بود. خوب بخور و خوب بخواب و زود زود بزگ شو و بیا پیشمون که خییییییییلی منتظرتیم عزیزدلم. هواااااارتا بوس گنده ...
6 دی 1390

اولین دست نوشته

سلام به عزیز دل مامانی. این اولین مطلبیه که از وقتی اومدی تودلم دارم مینویسم-اینقده حرف دارم واسه گفتن که نمیدونم از کجا شروع کنم. عزیز دلم امروز دقیقا 14 هفته و دو روزته و مامانی و بابایی کلی ذوق دارن برات-تا الان آلبوم عکسات دو تا عکس خوشمل داره از 9 هفتگیو 13 هفتگی ات که هر وقت دلمون تنگ میشه نگاهشون میکنیم. اولین سونوگرافی که خیلی شیرین بود که هم بهم گفتن قلبت تشکیل شده خدا رو شکر و هم صدای قلب نازنین تو شنیدم.قبلش خیییییلی استرس داشتم ولی خیالم حسابی راحت شد. دومین سونوگرافی هم که سلامتیت رو چک کردن و مهمتر از همه من وبابایی برای اولین بار توی مانیتور دیدیمتو کلی ذوق کردیم وخندیدیم واولین دیییییدارمون بود قربونت برم.خیلی ...
5 دی 1390